A0: 
درباره وبلاگ

نازنینم بی تو اینجا نا تمام افتاده ام ... " به صورتی که تویی کمتر آفریده خدا ... تو را کشیده و دست از قلم کشیده خدا "
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان " نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد.. "و آدرس Nazanin4316.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان
" نازنینم ، تا خدا هست زندگی باید کرد "
پنج شنبه 9 خرداد 1390برچسب:, :: 11:28 ::  نويسنده : محسن       

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه‌ی بامی که پریدیم ، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم

کوی تو که باغ ارم روضه‌ی خلد است
انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم

صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوه‌ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم

سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم

" وحشی بافقی "

 



پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, :: 11:25 ::  نويسنده : محسن       
روز مرگم، هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مست و خراب از مي انـگور کنيد

مزد غسال مرا سير شرابش بدهيد
مست مست از همه جا حال خرابش بدهيد

بر مزارم مگذاريد بيايد واعـظ
پير ميخانه بخواند غزلي از حافظ

جاي تلقين به بالاي سرم دف بزنيد
شاهدي رقص کند جمله شما کف بزنيد

روز مرگم وسط سينه من چاک زنيـد
اندرون دل من يک قلمه تاک زنيد

روي قبرم بنويسيد وفادار برفت
آن جگر سوخته خسته از اين دار برفت
 
"وحشی بافقی"


صفحه قبل 1 صفحه بعد

   
 
   
cache01last1481535307